یکی از آسیبهای جدی موجود در حوزه تبیین معارف دینی که گاه زمینه تحریف در معارف دین را پدید میآورد برداشت سطحی از برخی واژگان موجود در احادیث است. یکی از این موارد واژگان استخفاف، تهاون و اضاعه در مورد نماز است. در مقاله حاضر، برداشت بسیاری از نویسندگان ـ که در جامعه رواج زیادی یافته است ـ ، مبنی بر اینکه مقصود از استخفاف، اضاعه و تهاون نماز، تأخیر نماز از اول وقت و عدم شرکت در نماز جماعت است، نقد شده و اثبات شده که اولاً استخفاف، تهاون و اضاعه گرچه از نظر مفهومی تفاوت دارند، اما از نظر مصداقی مترادف بوده، تعابیری متفاوت از یک حقیقتاند. ثانیاً با توجه به سیاق روایات مشتمل بر این اصطلاحات، استخفاف و اضاعه نماز، حرام وگناه کبیره است؛ در حالی که ترک آداب و مقدمات نماز و بجا نیاوردن آن در اول وقت و به صورت جماعت، اموری مستحب بوده و نمیتواند مصداق این سه واژه قرار گیرد. در نتیجه، مقصود از سه اصطلاح یاد شده بجا نیاوردن نماز در وقت و بیمبالاتی نسبت به ادای نماز و قضاء کردن آن است. ثالثاً با توجه به فضاشناسی صدور روایات، میتوان از مفهوم اولی این سه اصطلاح الغای خصوصیت کرده، مصادیق آن را به هر نوع کوتاهی که به حقیقت و روح نماز آسیب رساند قابل تعمیم دانست.