قانون اساسی، مجرای اعمال ولایت و چارچوب اختیارات

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

عضو هیئت علمی

چکیده

مهم‌ترین پرسش دربارۀ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران -که نقش تعیین‌کننده‌ای در ساختار نظام دارد- نوع رابطه و نسبت آن با رهبری نظام است. به استناد پاره‌ای از ادلۀ فقهی در ثبوت ولایت برای فقیه جامع شرایط و درنتیجه به استناد اصل 4 که تأکید بر اسلامی بودن همۀ قوانین و مقررات دارد و حاکم بر اطلاقات و عمومات قانون اساسی شمرده شده و نیز به استناد اصل 57 که در بازنگری موضوع ولایت امر، قید «مطلقه» به آن افزوده شد: برخی اختیارات رهبری نظام را مطلق و این جایگاه را مافوق قانون و حتی مشروعیت قانون اساسی را بسته به آن می‌دانند، اما به نظر ما این برداشت درست نیست؛ زیرا نه با تقییدات «مصرح» و «ساختاری» قانون اساسی سازگاری دارد و نه با تصریح خبرگان قانون‌گذار در مجلس خبرگان و نه با نظریه امام‌خمینی در تبیین چگونگی ثبوت و اثبات ولایت برای فقیه. خبرگان قانون اساسی، قدرت و اختیارات را در طراحی ساختار نظام میان نهادهای چندی توزیع کرده‌اند و دایرۀ اختیارات رهبری نظام را نیز در چارچوب و ذیل قانون در نظر گرفته‌اند. این نگاه خبرگان در راستای ادله چندی قرار می‌گیرد؛ از جمله الغای خصوصیت از موضوعی بودن قطع و علم قاضی، لزوم موازنه میان توانایی و مسئولیت به‌عنوان یک اصل عقلایی و تفصیل امام‌خمینی میان اصل ثبوت ولایت و عهده‌داری و تشکیل حکومت. این مقاله افزون بر بررسی دلیل‌های مورد نظر، گزارشی از نگاه حاکم بر مجلس خبرگان که متبلور در سخنان آیت‌الله بهشتی بوده است را به دست می‌دهد.

کلیدواژه‌ها